سلام مامان
خوبی؟
آره این وبلاگ رو زدم فقط بخاطر اینکه خواستم باهات درد دل کنم
خواستم حرفایی که بهت نمی تونم بگم رو اینجا بهت بگم
نه اینکه گلایه کنم فقط می خوام بگم اونچیزی که یا گوش ندادی یا من نگفتم..........
گاهی با خدا می خوام اینجا حرف بزنم و گاهی با عشقم
پس بیا و بشنو
به امید روزی که بتونم همه ی این حرفارو رودررو بگم
دختر نوشته1: دلم خیلی گرفته و نیاز داشتم یه جا حرفامو بگم
دختر نوشته 2: بهترین مامان و بابای دنیا رو دارم.....عاشقشونم
دختر نوشته 3: یه عشق 4 ساله دارم که تا چند روز دیگه 4 سال تموم می شه میریم تو 5 سال..............خیلی دوسش دارم
دختر نوشته 4: با داشتن همه ی اینا تنهام چون همیشه من هوای همه رو داشتم و این باعث شده که کمتر کسی فک کنه منم گاهی نیاز دارم که یکی شونه ی گریه ها و حرفام بشه
دختر نوشته 5: خوشبختم اما دلم چند وقتیه که گرفته.............خدایا اینا رو به حساب ناشکری نذار می دونم اینا همش بخاطر اینه که صبرم بیشتر بشه
دختر نوشته 6: «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ »